در کلاسی به وسعت زندگی ،درس می خوانیم وبه درازی عمرمان.

مواد درسی امان «عقیده»است و«عمل»!   معلم ما،تکالیف شبانه روزی داده است

بصورتهای مختلف،اگرهر روزدفترمشقمان رانبیند،بالاخره روزی خواهد دید.

مشق ما،همان تکلیفهای ماست.ما«مکلف»هستیم وچه خوب!... 

به کسانی تکلیف نمی دهند وبه حال خودشان می گذارندکه از

 رشد علمی وانسانی وپیشرفت وآینده آنها مایوس باشند .

می گویند: بگذارید به حال خودشان بگردند. اما...

از کسانی هم سختگیری می کنند که آنان راشایسته ،دارای زمینه،مستعدوقابل بشناسند.

 هر چه زمینه رشدوقابلیت پیشرفت بیشتر باشد،تکالیف،سنگین تر است

وکنکور پذیرش ،سخت تر ،پس جه جای ناراحتی است ؟

 تکلیف پیامبران وامامان واولیا خدا سنگین تر از همه بوده است.

در کارگزینی خدا مو راازماست میکشند ..

.حساب ،خیلی دقیق است.چرا انجام تکالیف ،برایمان سخت باشد

واصلا چرا فرار ازبرنامه ودستور ؟....   ادامه دارد.....